تلخ نگاری های یک ستاره شمار

قله بیست سالگی فتح شد.اینک کوهنورد خسته است و نفس نفس می زند.پرچم را می کارد و دست بر شانه های خدای خویش منتظر خورشید می ماند.
ما بقی سرازیری ست.راه گریزی هم نیست."و لامفر"

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۱ ثبت شده است


از مهتاب و گفتگو به خانه برگشتند
ما هوس چای داغ کرده بودیم
این زمستان
از بین دیوانه های آسمان این شهر ساخته شده بود.
دیو سفید! تو آخرین خان زندگی ما بودی
فاصله خوبی و سفیدی
فاصله پاییز و زمستان آنهایی بود که به خانه برگشتند.
و ما از سردی دیوانه های شهر هوس چای داغ کرده بودیم.
  • Behnam